اختلالات روانپزشکی، بدکارکردی‌های جنسی

فعالیت جنسی یکی از ابعاد مهم زندگی بزرگسالان است که کیفیت زندگی آنان را به شدت تحت تاثیر قرار می‌دهد. اختلالات روانپزشکی از دلایل اصلی شکل گیری بدکارکردی های جنسی، چه در زنان و چه در مردان است. پژوهش های متعددی که در این زمینه صورت گرفته است بیانگرتاثیر بی چون چرای مسائل روانپزشکی در شکل گیری مشکلات جنسی است. افسردگی، اضطراب، وسواس، استرس، خشم و ... همگی در ایجاد مشکلات جنسی و ارتباطی دخیل هستند. مشکلات ارتباطی زوجین و تعارضات زناشویی بین آنها ممکن است تحت تاثیر مشکلات روانی از قبیل اضطراب و افسردگی باشد. از طرف دیگر مشکلات جنسی به شدت تحت تاثیر مشکلات بین فردی و روابط زناشویی هستند.

مقدمه:

فعالیت جنسی یکی از ابعاد مهم زندگی بزرگسالان است که کیفیت زندگی آنان را به شدت تحت تاثیر قرار می‌دهد. اختلالات روانپزشکی از دلایل اصلی شکل گیری بدکارکردی های جنسی، چه در زنان و چه در مردان است. پژوهش های متعددی که در این زمینه صورت گرفته است بیانگرتاثیر بی چون چرای مسائل روانپزشکی در شکل گیری مشکلات جنسی است. افسردگی، اضطراب، وسواس، استرس، خشم و … همگی در ایجاد مشکلات جنسی و ارتباطی دخیل هستند. مشکلات ارتباطی زوجین و تعارضات زناشویی بین آنها ممکن است تحت تاثیر مشکلات روانی از قبیل اضطراب و افسردگی باشد. از طرف دیگر مشکلات جنسی به شدت تحت تاثیر مشکلات بین فردی و روابط زناشویی هستند. ازدواج به عنوان یکی از مهمترین و طولانی ترین روابط بین فردی، نقش مهمی در حمایت از فرد در برابر مشکلات روانی نظیر اضطراب و افسردگی ایفا میکند. مطالعات متعددی نشان داده اند بهزیستی و سلامت روان افراد متاهل نسبت به افراد مجرد در سطح بسیار مطلوب تری است. چنانچه یکی از زوجین دارای اختلال روانپزشکی خاصی نظیر اضطراب یا افسردگی باشد، رضایتمندی زناشویی کاهش می یابد. علاوه بر تاثیراتی که اختلالات روانپزشکی (نظیر افسردگی و اضطراب) بر روابط زناشویی دارد، بر عملکرد جنسی افراد نیز، تاثیر میگذارد. کاهش میل و برانگیختگی، فقدان تجربه لذت در روابط جنسی، مشکل در رسیدن به ارگاسم یا فقدان ارگاسم از جمله عوارض و علائم این اختلالات هستند. علاوه بر تاثیرات خود بیماری ها، داروهایی که برای درمان اختلالات روانی تجویز میگردند دارای عوارض جانبی متعددی بوده و عملکرد جنسی را مختل می نمایند.

بدکارکردی های جنسی

بدکارکردی جنسی در تمام جوامع، اختلالی رایج محسوب مي‌گردد. شیوع این اختلالات به این موضوع بستگی دارد که افراد این مسائل را چگونه تعریف کرده و به چه شکل آن‌ها را گزارش می‌دهند. در یک مطالعه ای بر روی 4000 نفر که به صورت تصادفی انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند، نتایج نشان داد که حدودا 44% مردان و 36%  زنان از حداقل یک یا چند نوع اختلال جنسی رنج می‌برند.

انواع بدکارکردی های جنسی به شرح زیر هستند؛ انزال دیررس؛ عبارت است از ناتوانی یا تاخیر بارز در انزال در خلال مقاربت ی. بدکارکردی نعوظ؛ عبارت است از ناتوانی در به دستیابی به نعوظ کافی یا حفظ آن برای دخول و مقاربت. بدکارکردی ارگاسم؛ عبارت است از فقدان توانایی برای دستیابی به ارگاسم یا کاهش قابل ملاحظه شدت ارگاسم در خلال  مقاربت. بی میلی/ اختلال در برانگیختگی جنسی زنان؛ عبارت است از فقدان یا کاهش علاقه به تخیلات یا رفتارهای جنسی که موجب ناراحتی فرد می شود. اختلال دخول درد یا درد تناسلی لگنی؛ این اصطلاح، جایگزین اصطلاحات واژینیسموس و مقاربت دردناک یا دیسپارونیا شده است. در این اختلال پیش بینی درد یا درد واقعی در خلال فعالیت های جنسی وجود دارد که بخصوص مرتبط با دخول است. کمبود میل جنسی در مردان؛ عبارت است از فقدان یا کاهش خیال پردازی های جنسی یا میل جنسی در مردان. انزال زودرس؛ انزال زودرس به صورت انزالی تظاهر پیدا می کند که پیش از دخول در خلال مقاربت یا بلافاصله پس از آن ایجاد می گردد. بدکارکردی جنسی ناشی از مواد/ دارو؛ عبارت است از اختلال در عملکرد جنسی ناشی از مصرف مواد یا داروها نظیر فلوکستین.

شایع‌ترین بدکارکردی‌های جنسی در مردان بدکاکردی نعوظ و انزال زودرس با فراوانی 35 تا 40 درصد می‌باشند. بدکارکردی جنسی در مردان، منجر به کاهش عزت نفس و کیفیت زندگی می‌گردد و طیفی از این اختلالات، زندگي حدودا150 ميليون مرد را در سرتاسردنيا تحت تاثيرقرار مي‌دهد.

بدکارکردیهای جنسی زنان، مشکلاتی پیچیده و چند بعدی بوده و عموماً ریشه در عوامل روانی دارند. شایع ترین بدکارکردی های جنسی در زنان، بی‌میلی جنسی و مشکل در رسیدن به ارگاسم با فراوانی 20 تا 36 درصد می‌باشند.

عوامل متعددي وجود دارند که ممکن است باعث شکل‌گیری اختلالات جنسی گردند؛ از آن جمله مي‌توان عوامل فیزیکی نظیر تنش بالا، استفاده از داروهای ضد تنش، مشکلات دیابتی، فشار خون و سیگار کشیدن اشاره کرد. علاوه بر عوامل فیزیکی، اختلالات روانپزشکی نظیر اضطراب و فرآیندهای شناختی ثانویه آن، روان رنجور خویی، افسردگی، اختلالات شخصیت و سایر اختلالات روانپزشکی نیز در شکل‌گیری اختلالات جنسی موثر هستند.

بدکارکردی های جنسی در بین افرادی که اختلالات روانی دارند و بویژه افرادی که از داروهای روانپزشکی استفاده می کنند، از شیوع بالایی برخوردار هستند. برای مثال میزان بدکارکردی های جنسی گزارش شده در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی که با داروهای ضدسایکوز[1] درمان می شوند بین 30 تا 60 درصد می باشد  و این میزان، در بین افراد مبتلا به افسردگی که با داروهای ضدافسردگی[2]، تحت درمان هستند به 70 درصد و در بیمارانی که از اختلالات اضطرابی رنج می برند به 80 درصد می رسد. در سایر بیماران که از اختلالاتی نظیر وسواس، فوبیا، اختلالات جسمانی و نظایر آن رنج می برند به طور متوسط بین 7 تا 23 درصد در اختلالات مختلف می باشد.

اختلالات روانپزشکی، داروهای روانپزشکی و بدکارکردی های جنسی

بدکارکردی های جنسی و اسکیزوفرنی

مطالعات نشان داده است بیمارانی که از اسکیزوفرنی رنج می برند، به عنوان بخشی از ماهیتِ بیماریشان، بدکارکردی های جنسی را تجربه می کنند. علائم منفی این اختلال، نظیر فقدان احساس لذت، کاهش انگیزه و کاهش پاسخ های عاطفی باعث آسیب شدید بر توانایی لذت بردن از زندگی جنسی می گردد. بعلاوه، بیماران اسکیزوفرنیک به دلیل دوره های عودکننده سایکوز، چاقی و عزت نفس پایین، در شکل دادن به یک رابطه عاطفی، با مشکلات شدیدی روبه رو هستند. اضافه براین، بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی به طور مرتب از داروهای ضدسایکوز که دارای مکانیزمی تقریبا مشابه هستند، استفاده می کنند که باعث بدکارکردی جنسی در آنان می گردد.

مطالعات انجام شده بر روی بیماران اسکیزوفرنی که از داروهای ضدسایکوز استفاده می کنند، شیوع بدکارکردی های جنسی را بین 37 تا 54 درصد گزارش داده اند. کاهش در میل جنسی و عملکرد جنسی ضعیف،  بدکارکردی نعوظ، مشکل در ارگاسم و کاهش رضایت از عملکرد جنسی از شایع ترین بدکارکردی های جنسی در بیماران مرد اسکیزوفرنی هستند. زنان مبتلا به اسکیزوفرنی، کاهش لذت از رابطه جنسی با میزان 46 درصد گزارش دادند.

در سال های اخیر، شواهد بالینیِ گردآوری شده نشان داده داروهایی نظیر اولانزاپین[3]، کوتیاپین[4] و زیپراسیدون[5]، نسبت به رسپریدون باعث اختلال کمتری در کارکردهای جنسی می گردند و به نظر می رسد نسبت به سایر ضدسایکوزها فواید بیشتری داشته باشند.

در سال های اخیر استفاده از سیلدنافیل[6] (ویاگرا[7])، در درمان بدکارکردی های جنسیِ افراد مبتلا به اسکیزوفرنی، مورد بررسی و بحث بوده است. شواهد و تجارب بالینی روانپزشکان، نشان میدهد که سیلدنافیل، احتمالا می تواند درمان موثری برای بیمارانی باشد که قادر هستند روابط بهتری با همسرشان داشته باشند، بدون اینکه تاثیرات منفی زیادی داشته باشد.

بدکارکردی های جنسی و افسردگی

حدود 10 تا 16 درصد جمعیت عمومی به نوعی از دوره های افسردگی رنج می برند و این مساله تاثیر عمیقی بر کیفیت زندگی آن ها می گذارد. کاهش شدیدِ انرژی روانی، خلق افسرده و فقدان علاقه و لذت از شایع ترین علائم دوره های افسردگی اساسی می باشد. علائم افسردگی، اغلب با علائم اضطراب همراه هستند که ارتباطی قوی با بدکارکردی های جنسی دارند. افزایش شدت افسردگی و اضطراب، با کاهش شدید انرژی روانی همراه است. آسیب های شناختی و افزایش سن، رابطه ای قوی با کاهش میل جنسی دارند. بیماران افسرده ای که اشتهای فزاینده ای دارند، نسبت به بیمارانی که افزایش اشتها ندارند، حساسیت بیشتری نسبت به روابط شخصی داشته، خصومت بیشتر و کاهش شدیدتر انرژی روانی را گزارش میدهند. بعلاوه افراد افسرده ممکن است توانایی کمتری برای حفظ برانگیختگی جنسی یا دستیابی به ارگاسم داشته باشند. در مردان با افسردگی شدید، شیوع بدکارکردی نعوظ، 90 درصد گزارش شده است.           

مطالعات مختلف نشان داده است شیوع بدکارکردی های جنسی در بیماران مبتلا به افسردگی بالا می باشد: بیش از 40 درصد مردان و 50 درصد از زنان، کاهش میل جنسی را گزارش دادند. کاهش سطوح برانگیختگی جنسی در هردو جنس (مردان 40 درصد و زنان 50 درصد) و مشکلات ارگاسم (مردان 15 درصد و زنان 20 درصد) نیز از سایر مشکلات جنسی تجربه شده توسط افراد افسرده می باشد. مردانی که نمره بالایی در افسردگی دارند تقریبا دو برابر سایر مردان، بدکارکردی نعوظ را گزارش میدهند. این مساله بویژه در مردان مسن تر با افسرد

گی شدید، شایع تر بوده و به 90 درصد شیوع بدکارکردی نعوظ، در این گروه می رسد.

افسردگی به شکل گسترده ای با داروهای ضد افسردگی، درمان می گردد. درمان، معمولا طولانی مدت بوده و برای ماه ها تا سال ها طول میکشد و مستلزم همکاری بیمار است. بسیاری از داروهای ضدافسردگی نظیر بازدارنده های بازجذب سروتونین[8] (SSRIs) بتدریج جایگزین داروهای ضدافسردگی 3 حلقه ای[9] شده اند. یکی از اثرات جانبی برجسته SSRIs ها، آسیب در کارکردهای جنسی می باشد و شایعترین تاثیری که این داروها بر کارکردهای جنسی دارند، ایجاد مشکل در رسیدن به ارگاسم و در ادامه، کاهش میل جنسی و برانگیختگی و در نهایت کاهش سطح رضایتمندی از کارکرد جنسی می باشد. ارزیابی میزان شیوع بدکارکردی های جنسی در اثر مصرف داروهای ضدافسردگی کار آسانی نیست، زیرا خود حالات خلقی و افسردگی می تواند بر میل و برانگیختگی جنسی، تاثیرگذار باشد.  مطالعات نشان میدهد میزان بدکارکردی های جنسی گزارش شده با مصرف SSRIs ها بین 34 تا 78 در بیماران است.

بدکارکردی های جنسی و اختلالات اضطرابی

 اضطراب، از جمله مهمترین عوامل در شکل دادن به بدکارکردی های جنسی می باشد. تاثیر اضطراب در شکل دادن به بدکارکردی های جنسی، بویژه در ایجاد اختلال در پاسخ های نعوظ در مردان، به خوبی شناخته شده می باشد. عزت نفس بیمار، ممکن است منجر به افزایش نگرانی درباره خود و شریک جنسی گردد. این مساله ممکن است باعث تغییرات رفتاری در بیمار گردد، برای مثال اجتناب از برقراری روابط صمیمانه و تغییرات خلقی که این مساله باعث افزایش اضطراب و شکل گیری بدکارکردی نعوظ در مردان یا مشکل در برانگیختگی جنسی در هر دو جنس شده و در نهایت چرخه معیوبی از شکست در روابط جنسی، افزایش اضطراب و شکل گیری طرحواره های شناختی[10] منفی شکل میدهد.  البته چنین شرایطی در اغلب مراجعین با مداخلات کوتاه مدت رفع شده و به کاهش اضطراب و بهبودی بدکارکردی های جنسی منجر می گردد. حدودا 15 درصد از جمعیت عمومی از انواعی از اختلالات اضطرابی رنج می برند. این اختلالات شامل اضطراب فراگیر، اختلال هراس، وسواس فکری و عملی، اضطراب اجتماعی و اختلال استرس پس از رویداد می باشند. مطالعات نشان میدهند افرادی که از سطوح بالای اضطراب رنج می برند، سطوح بالایی از بدکارکردی های جنسی را نیز گزارش می دهند. کاپلان مدعی است که نقش اختلالات اضطرابی بویژه در شکل گیری اختلال بیزاری جنسی[11] و فوبی داشتن سکس، کاملا محرز است. وی دریافت در بیمارانی که از پرداختن به رابطه جنسی اجتناب می کنند یا از انزجار و بیزاری جنسی شکایت دارند، اختلالات هراس، شیوع ناگهانی بالایی دارد. برخی از بیماران واقعا دچار حملات وحشت و هراس درباره عملکرد جنسی شده یا به شکل وسواس گونه ای در مورد جزئیات عملکردِ جنسی شان حساس می گردند و در نتیجه کنترل خود را بر عملکرد جنسی از دست میدهند.  

هراس اجتماعی و رفتار جنسی

مولفه اصلی اختلال هراس اجتماعی، ترس شدید از رفتارهای جمعی است که ممکن است باعث تمسخر، شرمندگی و خجالت گردد. این مساله در واقع ترکیبی از اضطراب عملکردی و اضطراب بین فردی است که در حدود 7 درصد از افراد جامعه شایع است. بنابراین طبیعی است که این نوع از اختلالات اضطرابی با بدکارکردی های جنسی همراه باشد.  

فرض بر این است که بدکارکردی های جنسی (بویژه بدکارکردی نعوظ) نتیجه اضطراب عملکردی یا ترس از زیرنظر قرارگرفتن توسط دیگران است. استفاده از مدل های آزمایشگاهی نشان میدهد مردان سالمی که در معرض محرک های جنسی/ شهوانی و محرک های اضطراب برانگیز هستند، برانگیختگی بالاتری نسبت به مردان سالمی که صرفا در معرض محرک های شهوانی/جنسی بوده اند، نشان میدهند. به نظر می رسد اضطراب در مردان دارای بدکارکردی جنسی و مردان دارای کارکرد جنسی نرمال، به شیوه های متضادی عمل کرده و مردانی که دارای بدکارکردی جنسی هستند مدل های شناختی مشابه افرادی که دارای اضطراب اجتماعی هستند را نشان میدهند. زنانی که از اضطراب اجتماعی رنج می بردند آسیب های شدیدی در میل جنسی، برانگیختگی جنسی، فعالیت جنسی و رضایتمندی ذهنی گزارش دادند.

اختلال استرس پس از رویداد و بدکارکردی های جنسی

قرارگرفتن در معرض رویدادهای آسیب زا (نظیر جنگ، تصادفات وحشتناک، سوء استفاده جنسی و آزار و اذیت) ممکن است منجر به ناهنجاری های رفتاری و روانی در فرد گشته و برای مدت ها بعد از آن رویداد، همچنان در زندگی فرد تاثیر بگذارند و با تداوم آن ها تبدیل به اختلال استرس پس از رویداد گردند. اختلال استرس پس از سانحه با پیامدهای معنی دار هیجانی، عاطفی، اجتماعی، شغلی و کارکرد جنسی شناخته شده است. 80 درصد بیمارانی که اختلال استرس پس از سانحه دارند، مشکلات جنسی را تجربه می کنند. بدکارکردی نعوظ و انزال زودرس شایع ترین این بدکارکردی ها هستند. بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه برای درمان علائم اضطراب و افسردگی از داروهای ضدافسردگی و ضداضطراب استفاده می کنند. کلونازپام[12] می تواند منجر به شکل گیری بدکارکردی جنسی در سربازان از جنگ برگشته با اختلال اختلال استرس پس از سانحه گردد. نقش ضدافسردگی ها در شکل دادن به بدکارکردی های جنسی نیز کاملا محرز است. خاطرات ناگهانی و آزارنده از حوادث و رویدادهای استرس زا در افراد مبتلا، منجر به کاهش سطوح برانگیختگی فیزیولوژیکی می گردد و این امر موجب اختلال در شکل دادن به کارکرد جنسی نرمال، ایجاد میل و برانگیختگی جنسی مناسب می گردد.

حملات وحشتزدگی[13] و بدکارکردی جنسی

برخی از بیماران ممکن است به هنگام از دست دادن کنترل خود، هنگام برانگیختگی یا ارگاسم دچار حملات وحشتزدگی شوند. در موقعیت های شدیدتر، ممکن است بیماران ترس از مردنِ در اثر چنین حملاتی را نیز، داشته باشند. افزایش ضربان قلب به هنگام برانگیختگی جنسی و ارگاسم می تواند منجر به شکل گیری ترس و وحشتزدگی در افراد گردد. مطالعات نشان میدهند زنانی که اختلالات وحشتزدگی دارند از اختلال بی میلی جنسی نیز رنج می برند.

اختلال وسواس فکری – عملی و بدکارکردی های جنسی

اختلال وسواس فکری چهارمین اختلال شایع در میان اختلالات روانپزشکی  به حساب می آید و 2 تا 3 درصد جمعیت عمومی را در طول عمر درگیر می کند. این اختلال با افکار، تصاویر و رفتارهای تکراری مشخص می شود که باعث آشفتگی و ناتوانی می شوند. از دیدگاه شناختی، افکار، تکانه ها و تصورات وسواسی معمولا موضوعاتی را در برمی گیرند که از لحاظ شخصی ناسازگار باشند، یکی از محتوی های عمده در وسواس، امور جنسی (تمایلات جنسی، اشتغال ذهنی درباره اندام های جنسی و اعمال جنسی غیرقابل پذیرش) هستند.

بدکارکردی های جنسی در بیماران وسواسی از شیوع بالایی برخوردار هستند. حدودا 9 تا 10درصد از زنان دارای وسواس، هرگز به اوج لذت جنسی (ارگاسم) نمی رسند و 22 تا 29 درصد مشکل در برانگیختگی جنسی دارند، 62 درصد کاهش میل جنسی، در حالیکه در مردان، 25 درصد کاهش برانگیختگی، 12 درصد انزال زودرس و 6 درصد بدکارکردی نعوظ را تجربه می کنند و در نهایت 39 درصد از بیماران نیز نارضایتی جنسی را گزارش میدهند. فقدان تجربه اوج لذت جنسی، اختلال در برانگیختگی جنسی و اجتناب از رابطه جنسی در بیماران دارای وسواس بسیار بیشتر از بیمارانی است که فقط اضطراب فراگیر دارند. زنانی که اختلال وحشتزدگی دارند و همزمان از وسواس نیز رنج می برند، میل جنسی پایین تر و فعالیت جنسی کمتری را گزارش میدهند. اجتناب از آمیزش جنسی نیز در حداقل نیمی از زنان دارای وسواس وجود دارد.

اختلالات شخصیت و بدکارکردی های جنسی

افراد مبتلا به اختلالات شخصیت، الگوهای ریشه ائی عمیق، انعطاف ناپذیر و ناسازگاری در شرح حال دادن و ادراک محیط و خودشان دارند. خصیصه اصلی افراد مبتلا به اختلال شخصیت  عبارت است از پرانرژی بودن، بی ثباتی، احساس خطر نکردن (نترس بودن) و نوسان داشتن بین شخصیت ایده ال و تنزل یافتن از آن شخصیت. از دیگر ویژگی های آنها می توان به آشوب و مزاحمت، تکانشگری و پرخاشگری های شدید و نامناسب اشاره کرد؛ در این صورت منطقی است انتظار داشته باشیم این ویژگی هایِ ارتباطی مخرب، بتوانند در عملکرد جنسی و توانایی برقراری روابط صمیمانه توسط آنها، تاثیرگذار باشد.

اگرچه نقش ابعاد شخصیت در سبب شناسی و تداوم بدکارکردی های جنسی، هنوز به شکلی منظم در مطالعات، بررسی نشده است، با این حال افرادی که دارای اختلالات شخصیتی هستند مشکلات جنسی مختلفی را تجربه می کنند، از بی قید و بندی در روابط جنسی گرفته تا پرهیز و اجتناب از داشتن رابطه جنسی.  

اختلال شخصیت نمایشی[14] و بدکارکردی های جنسی:

شخصیت بیماران دارای اختلال نمایشی به گونه ای نیازمند اطمینان بخشی مداوم در راستای خشنودی ایگو و خودمحوری است. این مساله نشان دهنده درماندگی و وابستگی آن ها می باشد. درنتیجه آن ها نسبت به هرگونه انتقادی از کارکرد جنسی شان، ظاهر فیزیکی، جذابیت ظاهری و جنسی شان، حساس هستند. افراد دارای اختلال شخصیت نمایشی به شدت نگران ظاهر و جذابیت جنسی شان هستندو فقدان یا کاهش میل جنسی را بویژه در سال های اولیه زندگی زناشویی تجربه می کنند. زنان دارای اختلال شخصیت نمایشی، اغلب درگیری فکری، در ارتباط با  جذابیت های ظاهری و اغواگری جنسی دارند. افراد دارای اختلال شخصیت نمایشی، عمدتا تمایل به خیالپردازی ها و رویاهای جنسی دارند، اغلب تکانشی بوده و اظهار نارضایتی از روابط جنسی دارند.  

زنان مبتلا اختلال شخصیت نمایشی، عناصری از خودشیفتگی جنسی را نشان میدهند و الگویی از رفتار جنسی مبتنی برخودپسندی را نشان دارند. زنان دارای اختلال شخصیت نمایشی، به شکل معنی داری جراتمندی جنسی کمتر، ترس و هراس بیشتر نسبت به فعالیت جنسی، عزت نفس پایین تر و نارضایتی زناشویی بیشتری را تجربه می کردند. بعلاوه زنان دارای اختلال شخصیت نمایشی مشغولیت های ذهنی جنسی بیشتر، میل جنسی پایین تر، خستگی جنسی بیشتر، بدکارکردی ارگاسم بیشتر و احتمال بیشتر برای درگیر شدن در روابط جنسی خارج از روابط زناشویی داشتند. با این حال عزت نفس جنسی این گروه به شکل قابل توجهی و با وجود عزت نفس کلی پایین تر، بالا بود.

اختلال شخصیت مرزی و بدکارکردی های جنسی

بیمارانی که دارای اختلال شخصیت مرزی هستند، از درجات مختلفی از الگوهای ناسازگارانه مرتبط با محیط پیرامون رنج می برند. روابط بین فردی این بیماران اغلب پرتنش و بی ثبات بوده و با ترس از رها کردن رابطه و ارزیابی های ایده ال نگرانه همراه هستند. تصور بر این است که، این ویژگی ها، احتمالا با کارکردهای  جنسی و ظرفیت روابط صمیمانه و عاطفی این بیماران، تداخل ایجاد کند. بیماران با اختلال شخصیت مرزی، تعداد زیادی الگوی رفتار جنسی متفاوت، تمایل بالا به مورد تجاوز قرارگرفتن و تجاربی از خشونت جنسی در دوران کودکی دارند. بعلاوه رفتارهای جنسی تکانشی و روابط عاطفی بی ثبات ممکن است منجر به شکل گیری اختلال بی میل جنسی، پرهیز از روابط جنسی یا بی قید و بندی در رفتارهای جنسی گردد.

اختلالات روانپزشکی و مشکلات در روابط بین فردی

اختلالات روانپزشکی مختلف می توانند بر روابط عاطفی و صمیمانه نیز تاثیرات منفی داشته باشند. اختلالات روانپزشکی مختلف نظیر اختلالات اضطرابی، اختلالات خلقی/ افسردگی، استرس، اختلالات شخصیت،سوء مصرف مواد و …. همگی بر روابط عاطفی و نحوه ارتباط افراد بر یکدیگر تاثیر دارند. داشتن مشکلات روانپزشکی به خودی خود شرایط دشواری را برای فرد به وجود می آورد، حال آنکه اثراتی که این مشکلات بر روابط عاطفی فرد دارند استرس بیشتری را به فرد وارد می کنند. در نتیجه احساس گناه و شرمندگی ناشی از بروز مشکلات عاطفی در روابط بین فردی که ناشی از مشکلات روانپزشکی یکی از طرفین هست، یکی از مشکلاتی است که عمدتا در روابط عاطفی و بین فردی دیده می شود. ترس از دست دادن شریک عاطفی و یا تغییر عواطف شریک عاطفی نسبت به فرد یکی از مشکلاتی است که افراد مبتلا با آن مواجه می شوند. به همین دلیل برخی افراد مبتلا به مشکلات روانپزشکی ممکن است سعی در پنهان کردن علائم مشکلات خود داشته باشند، یا نتوانند به شکلی صحیح به دنبال درمان مشکلات خود بروند زیر نگران از دست دادن روابط عاطفی خود و یا آسیب آن هستند. در عین حال چنین پنهان کاری هایی ممکن است موجب از دست رفتن اعتماد و اطمینان شریک عاطفی شود و همچنین روابط عاطفی بیشتر تخریب شوند.

در برخی موارد داشتن علائم مشکلات روانپزشکی در فرد بر عملکرد وی در زندگی روزمره تاثیر منفی داشته و باعث می شود فرد نتواند برای مثال وظایف خود را به خوبی انجام دهد؛  برای مثال عدم انجام کارهای منزل، عدم مراقبت از فرزندان، عدم ارائه پاسخ های هیجانی و عاطفی نسبت به اعضای خانواده و فرزندان، عدم انجام صحیح وظایف شغلی و مانند که این مسائل به خوی خود باعث آسیب جدی در روابط عاطفی فرد با همسر و دیگران می شود.  چنین رفتارها و چالش هایی برای همسر و شریک عاطفی فرد می تواند منجر به احساس ناامیدی، طرد شدن، سرد شد روابط عاطفی و … گردد.

یکی دیگر از شایع ترین تاثیراتی که مشکلات روانپزشکی بر روابط عاطفی دارد تاثیراتی است که بر کاهش میل جنسی و روباط جنسی فرد می گذارد. افرادی که مشکلات روانپزشکی دارند چه در اثر ابتلا به مشکل روانپزشکی و چه در اثر دارو برای درمان مشکلات ممکن است دچار بدکارکردهای جنسی شوند و روابط جنسی شان به شکل رضایتبخشی صورت نگیرد که این مسائل قبلا به طور کامل بررسی شده اند.

تاثیر دیگری که مشکلات روانپزشکی بر روابط عاطفی و بین فردی دارند، ایجاد ترس و نگرانی از بسط و توسعه روابط و به عبارتی دیگر اجتناب از صمیمی شدن است. افرادی که دچار مشکلات روانپزشکی هستند به دلیل داشتن این مشکلات ممکن است نتوانند روابط عاطفی خود را به شکلی مناسب توسعه دهند، ممکن است نتوانند درگیر یک رابطه عاطفی شوند و یا آن را توسعه دهند. اجتناب از صمیمیت ممکن است به دلیل ترس از تجربه روابط ناموفق گذشته، ترس از مورد پذیرش واقع نشدن، ترس از طرد شدن باشد. برخی از اختلالات نظیر افسردگی خود اغلب باعث می شوند فرد مبتلا از کسی او را دوست دارد فاصله بگیرد و در نتیجه تاثیر عاطفی ناخوشایندی بر فرد مورد علاقه بگذارد. افراد مبتلا به افسردگی ممکن است انرژی لازم برای درگیر شدن در مناسبات اجتماعی را نداشته باشند و بدین شکل از گروه های دوستی کناره گیری کرده و روابط اجتماعی شان محدودو محدودتر شود، انزوای اجتماعی می تواند احساس نزدیکی و صمیمیت و عشق و علاقه به دیگران را کاهش دهد و علائم بیماری را بدتر هم بکند.

بنابراین مشکلات روانپزشکی به شکل های مختلف بر روابط عاطفی وزناشویی فرد تاثیر منفی دارند، علائم و نشان های اختلالات، داروهای مصرفی، پیامدهای ناشی و تاثیر و تاثری که بر فرد و محیط پیرامون وی دارند، این روابط را تحت تاثیر قرار میدهد.

[1] . Antipsychotic drugs

[2] . Antidepressant

[3] . olanzapine

[4] . quetiapine

[5] . ziprasidone

[6] . sildenafil

[7] . Viagra

[8] . Selective serotonin reuptake inhibitors (SSRI’s)

[9] . tricyclic antidepressants (TCAs)

[10] . Cognitive Schema

[11] . Sexual Aversion Disorder

[12] . clonazepam

[13] . Panic

[14] . Histrionic personality disorder

به اشتراک بگذارید

اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در linkedin
اشتراک گذاری در pinterest
اشتراک گذاری در print
اشتراک گذاری در email

دیدگاهتان را بنویسید