اختلال افسردگی اساسی یکی از شایعترین اختلالات روانپزشکی است که مشخصه آن خلق افسرده همراه با احساس غمگینی، اعتماد به نفس پایین و بیعلاقگی به هر نوع فعالیت و لذت روزمره مشخص میشود؛ چیزی که از آن به عنوان “سرماخوردگی روانی” یاد میشود. افسردگی مجموعهای از حالات مختلف روحی و روانی است که از احساس خفیف ملال تا سکوت و دوری از فعالیت روزمره بروز میکند. افسردگی اساسی واژهای است که توسط انجمن روانپزشکی آمریکا جهت مجموعهای از علایم اختلال خلق برای DSM-III در سال ۱۹۸۰ به کار رفت و پس از آن عمومیت یافت. افسردگی اساسی منجر به از کارافتادگی قابل توجه فرد در قلمروهای زندگی فردی و اجتماعی و اشتغال میشود و عملکردهای روزمره فرد همچون خوردن و خوابیدن و سلامتی فرد را تحت تأثیر قرار میدهد.
شیوع
شیوع این بیماری در زنان دوبرابر مردان است. در مردان میزان ابتلا ۵-۱۲ درصد و در زنان ۱۴-۱۹ درصد است. سن بروز بیماری در حدود ۳۰ سالگی است.
علائم افسردگی
محتوی تفکر
۶۰ درصد بیماران افسرده فکر خودکشی دارند و ۱۵ درصدشان دست به خودکشی میزنند. حس نافذ نومیدی، احساس گناه به خاطر چیزهای کماهمیت یا خیالی، احساس بیارزشی و توهمات و هذیانهای نیستانگارانه و نشخوار ذهنی وسواسی در بسیاری از آنها آشکار است.
نظام حسی
حواس پرتی، دشواری در تمرکز، اختلال حافظه، گیجی و گاه اختلال در تفکر انتزاعی (بهویژه در سالمندان) شایع است.
وضعیت ظاهری
غمگینی، گریه بیدلیل، از دست دادن علاقه و ناتوانی از لذت بردن، بیحالی و خستگی، بیقراری، زودرنجی، مشکلات خواب شامل دشواری در خوابیدن، خواب زیاد و ناراحت زیاد مشاهده میشود.
کندی یا برعکس تحریک پذیری روانی حرکتی و بیتوجهی به ظاهر شخصی بسیار شایع است. تکلم خودانگیخته کم یا به کلی غایب است. مکثهای طولانی در کلام، استفاده از واژگان تکسیلابی و صدای آهسته و یکنواخت از ویژگیهای گفتاری معمول است.
انواع افسردگی
-
افسردگی پس از زایمان نوعی افسردگی که به فاصله کوتاهی پس از زایمان و بیشتر در زنهایی که از ناراحتیهای روانی پیشین رنج میبردهاند، ظاهر میشود.
از انواع دیگر افسردگی میتوان به موارد زیر اشاره کرد: افسردگی اساسی
افسردگی جزیی، افسردگی سایکوتیک.
سبب شناسی
علل زیست شناختی:
-
علل ژنتیکی: شیوع افسردگی در دوقلوهای تکتخمکی ۶۵ درصد و در سایر دوقلوها ۱۴-۱۹ درصد است که نقش عاملهای ژنتیک را مشخص میکند. محققین چند ژن را که ممکن است با اختلالات دو قطبی مربوط باشند را مشخص کردهاند، آنان به دنبال ژنهایی میگردند که با سایر اشکال افسردگی مرتبط باشند. اما همه افرادی که سابقه فامیلی افسردگی را دارند به این اختلال دچار نمیشوند.
-
سروتونین و سایر انتقال دهنده های عصبی: وجود اختلال در انتقال دهنده های عصبی در سطح سیناپسها در بیماران افسرده مشاهده شده است. فعاليت پايين در انتقال دهنده عصبي نوراپينفرين و سروتونين ارتباط قوي با افسردگي تك قطبي دارد.
-
داروها: استفاده طولانی مدت از برخی داروها مانند داروهایی که جهت کنترل فشار خون استفاده میشوند، قرصهای خواب یا قرصهای پیشگیری از بارداری میتوانند علائم افسردگی را در بعضی افراد ایجاد کنند. مصرف قرصهای ضد بارداری تأثیر مستقیم در افسردگی زنان دارد.
-
بیماریها: ابتلا به یک بیماری مزمن، مثل بیماری قلبی، سکته مغزی، دیابت، سرطان و آلزایمر یا میگرن باعث میشود که فرد در خطر بیشتری برای افسردگی قرار بگیرد. مطالعات، یک ارتباط ثابت نشده بین افسردگی و بیماری قلبی را نشان میدهند.
افسردگی در بسیاری افرادی که حمله قلبی داشتهاند اتفاق میافتد. افسردگی درمان نشده میتواند شما را در خطر بیشتری برای مرگ در سالهای اول پس از سکته قلبی قرار دهد. ابتلا به کمکاری تیروئید حتی اگر خفیف باشد هم میتواند باعث بروز افسردگی شود.
علل روانی و اجتماعی:
-
استرس
: وقایع پراسترس زندگی، به ویژه از دست دادن یا تهدید به از دست دادن یک فرد محبوب یا شغل میتواند محرک افسردگی باشد.
-
عوامل اجتماعی: نارضایتی از جامعه و عوامل روانی مرتبط با اجتماع نیز میتوانند نقش داشته باشند.
-
شخصیت: صفات شخصیتی خاصی مانند اعتماد به نفس پایین و وابستگی شدید، بدبینی و حساسیت در برابر استرسها میتواند فرد را مستعد افسردگی نماید. شخصیتی وسواسی، منظم و جدی، کمالگرا، یا شدیداً وابسته نیز احتمال ابتلا به افسردگی را افزایش میدهند.
-
شکست در زندگی: شکست در کار، ازدواج، یا روابط با دیگران میتواند باعث بروز افسردگی شود، مرگ یا فقدان یکی از عزیزان، از دست دادن یک چیز مهم (شغل، خانه، سرمایه، تغییر شغل یا نقل مکان به یک جای جدید، انجام بعضی از اعمال جراحی مثل برداشتن پستان به علت سرطان، گذر از یک مرحله از زندگی به مرحلهای دیگر، مثلاً یائسگی یا بازنشستگی. (
-
بیماریهای روانی:اضطراب، عقبافتادگی ذهنی، فراموشی، اختلال خوردن و سوء مصرف مواد.
سایر اطلاعات
خصوصیات مرتبط با سن
افسردگی در سنین مختلف ممکن است خصوصیات متفاوتی داشته باشد. در دوران پیش از بلوغ شکایات جسمی، توهمات شنوائی (شنیدن صداهای ناموجود)، اضطراب و انواع فوبیها بیشتر دیده میشود. در نوجوانی سوءمصرف مواد، رفتارهای ضداجتماعی، مسائل مربوط به مدرسه (فرار از مدرسه، مشکلات تحصیلی) و عدم رعایت بهداشت و در سالمندی فراموشی، حواسپرتی و نقصهای شناختی (مانند اختلالات حافظه و گیجی) بیشتر مشاهده میشود.
خصوصیات پیوسته
ناراحتیهای جسمانی نیز در بیماران بیشتر دیده میشود و ممکن است افسردگی را بپوشاند و بسیاری اوقات علل روانی دارد. سردرد، اختلالات گوارشی، یبوست، شکایات قلبی و ادراری-تناسلی از جمله آنها هستند.
درمان
درمانهای ضدافسردگی را میتوان به دو دسته کلی زیستی و روانشناختی تقسیم کرد. اثربخشی هر دو این درمانها در مطالعات فراوانی مشاهده شدهاست. در موارد شدید استفاده از داروهای ضد افسردگی بهترین گزینهاست. این داروها در دهههای اخیر از نظر کمی و کیفی رشد فراوانی داشتهاند به شکلی که امروزه دیگر فاقد عوارض شدید و ناتوانکننده هستند. در کنار دارودرمانی روش هایی نظیر شوک الکتریکی و تحریک مغناطیسی مغز مورد استفاده قرارمی گیرند. رواندرمانیهای شناختی-رفتاری و در برخی موارد تحلیلی نیز در درمان افسردگی موثر هستند. در موارد خفیفتری که هنوز افسردگی در حد یک اختلال ظاهر نشدهاست، انجام کارهایی برای کاهش فشار و استرس از جمله خرد کردن کارهای بزرگ به کارهای کوچک، حق تقدم (برای) برخی (کارها) قرار دادن و انجام دادن هرآنچه که میتوانید به همان اندازه که میتوانید، رفتن به یک سینما، شرکت کردن در یک (مراسم) مذهبی، اجتماعی، یا سایر فعالیتهایی که ممکن است به شما کمک کنند، صحبت و همنشینی با دوستان و خانواده، خودداری از مصرف الکل، برخورداری از رژیم غذایی متعادل و کمچرب، مثبتاندیشی، تماشای فیلمهای خندهدار و شاد، رفتن به مسافرت، سهیم شدن در فعالیتهایی که میتواند مفید باشد و احساس بهتری برای شما بهوجود بیاورد.
پيشگيري:
اگر احساس ميكنيد داراي برخي علائم اين بيماري هستيد، به پزشك متخصص مراجعه كرده و مورد آزمايش قرار بگيريد. اگر تشخيص داده شد كه شما مبتلا به اين نوع افسردگي هستيد، ميتوانيد از نكات زير استفاده و كاري كنيد كه اين بيماري مجدد در شما بروز نكند:
-
سعي كنيد تا آنجا كه ميتوانيد در طول روز، وقت خود را در بيرون از خانه صرف كنيد. حتي اگر آسمان ابري است باز هم اين كار را انجام دهيد؛ چراكه نور خورشيد باز هم در آسمان وجود دارد و ميتوانيد از فوايد آن بهرهمند شويد.
-
يك رژيم غذايي متعادل، سرشار از ويتامين و مواد معدني استفاده كنيد. اين كار انرژي بيشتري به شما ميدهد و همچنين تمايل شما به غذاهاي شيرين و نشاستهدار را كاهش ميدهد.
-
سعي كنيد حداقل سه روز در هفته به مدت 30دقيقه ورزش كنيد.
-
در صورت نياز: در ماههاي زمستان با يكمشاور در ارتباط باشيد.
-
در فعاليتهاي گروهي شركت كرده و ارتباط خود را با جمع قطع نكنيد. در طول زمستان، اين امر كمك چشمگيري به شما ميكند.
توصیه به اطرافیان:
تلاش برای کنترل فرد مبتلا در دوران تغییرات خلقی ممکن است مثل نگهداری و کنترل یک گربه در منزل باشد. اما کنترل فرد مبتلا در دوران بحران بخشی از وظیفه ی شما جهت مراقبت از وی است. چنین مدیریتی نیازمند توانمندی های روحی است، بخصوص زمانیکه فرد وضعیت روحی غیرقابل پیش بینی دارد.
به عنوان یک ” پرستار” ، اکثر اوقات باید به وی یادآوری کنید که داروهای خود را سر وقت مصرف کند و وظایف روزانه ی خود را پشت گوش نیندازد. گاهی باید به او بگویید که لبخند بزند یا آرام بگیرد. مجبور خواهید بود بیش از تمایل خود به وی امر و نهی کنید.
چند روش برای جلوگیری از رفتارهای کنترلی وجود دارند:
تشویق بدون اصلاح
اگر همواره فرد مبتلا را مورد انتقاد قرار دهید به تدریج دچار این تصور می شود که هیچوقت کاری را درست انجام نمی دهد. بخش مهمی از کمک به افراد مبتلا جهت رشد و نمو آنها تشویق رفتارهای مثبت و تلاش برای کاهش رفتارهای منفی است.
از گفتن عباراتی چون ” دوستت دارم، اما…” خودداری کنید، چرا که ” اما ” تقریبا کاملا قسمت مثبت احساسات شمارا نقض می کند. جملات مثبت را جدا از جملات انتقادی مطرح کنید. همچنین تلاش کنید در برابر هر عبارت منفی و انتقادی تعداد زیادی جملات تشویقی و مثبت بکار ببرید. انتقاد سازنده، انتقادی که با هدف کمک به فرد مبتلا است همیشه به جملاتی که وی را ناراحت، سرزنش، و تحقیر می کنند ترجیح دارند.
انتظار عالی بودن نداشته باشید
هچ انسانی حتی اگر مبتلا به اختلال دوقطبی نباشد هم هرگز کامل و عالی نخواهد بود. هر فردی در طول زندگی با چالش هایی روبرو خواهد بود و در مواردی کم می آورد. اگر انتظار دارید فردی کامل و عالی باشد، همیشه سرخورده خواهید شد. اگر از خودتان چنین انتظاری دارید هم بدانید که همیشه سرخورده خواهید شد. اختلال دوقطبی احتمال ارتکاب اشتباه را، بخصوص در دوران مانیا، بالا می برد. هرچه بیشتر خود را برای اشتباهات فرد مبتلا آماده کنید، شرایط را برای همه راحتتر خواهید کرد.
صبور بمانید
شکیبایی کلید کمک به فردی است که با یک مشکل بزرگ مثل اختلال دوقطبی درگیر است. احساس فرسودگی روحی یک حس طبیعی در طول زندگی است. همانقدر که نمی توانید از فرد مبتلا انتظار عالی بودن داشته باشید، از خودتان هم نباید چنین انتظاری داشته باشید. در حین حال که ممکن است از دست فرد مبتلا کلافه شوید، صبوری کلید رابطه ی مثبت در دراز مدت است. اگر احساس می کنید در حال از دست دادن صبر و آرامش خود هستید، مقداری فاصله بگیرید و به خودتان فرصت بدهید تا دور از محیط پر تنش آرامش خود را بازیابید.
اجماع
می توانید گلوی خود را با گفتن باید و نباید ها خراش بدهید، اما اگر فرد در وضعیت دفاعی و لجبازی است، راهی به جایی پیش نخواهید برد. باید نوعی رابطه و موافقت دو نفره در تمام جنبه های رابطه وجود داشته باشد، این نوع توافق طیفی شامل تقسیم کارهایی مثل ظرف شستن تا قبول تصمیم های فرد مقابل را در بر می گیرد. هرچه روند تصمیم گیری را بدون توافق و بلاتکلیف نگه دارید در زمان های بحرانی قبول تصمیم از سمت فرد غیرمتعادل غیر محتمل تر خواهد بود.
انتقادپذیر باشید
انتقاد یک خیابان دوطرفه است. اگر شما رفتارهای فرد مبتلا را تصحیح می کنید، بپذیرید که وی هم شما را تصحیح خواهد کرد. روش انتقادی شما ممکن است در ابتدا مورد پذیرش فرد مقابل قرار نگیرد و هیچکس نباید طرز تفکر ” همینکه من می گم و لاغیر” داشته باشد. تلاش کنید هیچ چیز را بیش از حد به خودتان نگیرید. از آنجاییکه شما انسان هستید، اشتباه خواهید کرد. تمام هدف ، پردازش روشی است که مورد قبول همه باشد.
اجازه ی سو استفاده ندهید
تمام این ها بدین معنی نیست که پذیرای سوءاستفاده باشید. استفاده از عبارات زشت، فحاشی، تهدید، یا هرچیز دیگری شبیه به اینها هرگز نباید توسط هیچکس تحمل شوند. اگر فرد مبتلا واقعا از کنترل خارج شد، شاید لازم باشد که با مشاور وی صحبت کنید. اگر وضع بحرانی شد، احتمالا وی نیاز به بستری دارد