انسان موجودی اجتماعی است و مسیر رشد و تکامل او از متن اجتماع می گذرد . هر فردی در اجتماع بیشترین وقت خود را صرف برقراری ارتباط با دیگران اعم از هم جنس و غیر هم جنس می کند . در دنیای امروز برای انجام فعالیت های خود ناگزیر از برقراری ارتباط با دیگران هستیم . بنابراین باید فکر کنیم و بیاموزیم که چگونه به بهترین شکل این ارتباط را برقرار سازیم . در ارتباط است که انسان ساخته و پرداخته می شود البته اگر در این ارتباط جنبه های انسانی در نظر گرفته نشود پیامدهای منفی و مشکلات فراوانی را به وجود خواهد آورد . یکی از محیط هایی که در آن امکان ارتباط با جنس مخالف بیشتر است ، دانشگاه می باشد . در دانشگاه با افرادی از گوشه و کنار کشور با فرهنگ و آداب و رسوم مختلف آشنا می شویم که هر کدام تعریف و تعبیرهای متفاوتی از رابطه با جنس مخالف دارند اما گاهی در جریان ارتباط با جنس مخالف موانعی بروز می کند یا باورهای غلطی شکل می گیرد که رابطه را از شکل طبیعی و سازنده خود دور می کند . در این مقاله به شکل های مختلف برخورد اجتماعی با جنس مخالف پرداخته شده و برای مطالعه والدین و جوانان سودمند می باشد .
***انواع برخوردهای اجتماعی با جنس مخالف در جامعه امروز : ***
1 – برخورد مبتنی بر شناخت و احترام متقابل :
عده ای از دختران و پسران تحت تعلیم و تربیت صحیح با شناخت واقعی از یکدیگر و به دور از تخیلات و رویاهای غیر واقعی با یکدیگر رو به رو می شوند . آنها به کمک قدرت تعقل و تدبیر خویش ، نه از جنس مخالف می گریزند و راه خود را به محض دیدن آنها کج کرده و فرار می کنند و نه اینکه به محض دیدن آنها خود را می بازند و هیجان زده و دستپاچه و از خود بیخود می شوند .
این افراد در ذهن خود نه از جنس مخالف غولی وحشتناک ساخته اند و نه آن را به گونه ای بسیار پر رمز و راز جلوه می دهند . رفتار آنها در مقابل جنس مخالف ، مبتنی بر احترام متقابل و به دور از افراط و تفریط و خیال پردازی می باشد . خانواده به چنين جواناني مي آموزد كه علي رغم اين كه افراد جنس مخالف موجوداتي معمولي وعادي هستند، اما آدابي را از لحاظ اجتماعي و شرعي در برخورد با آنان بايد مراعات كنند. آنان به فرزندان خود مي آموزند كه مراعات اين حدود، نه تنها ارزش اجتماعي فرد را پايين نمي آورد، بلكه موقعيت و منزلت او را نزد سايرين نيز بالا مي برد.
2 – برخورد مبتني بر شرم افراطي:
مقصود از شرم افراطي ناتواني فرد در برخورد با افراد اجتماع است كه از آن به (( کناره گیری و انزواطلبی )) نیز تعبیر شده است .
اين رفتار با آنچه (( حیا )) نامیده می شود متفاوت است . حيا یک صفت پسنديده اخلاقي است و عبارت است از(( كنترل ارادي رفتار خويش، به منظور حفظ حريم بين خود و ديگران )) در حالي كه شرم و خجالت يك حالت هيجاني است كه فرد در آن به شكل غيرارادي، از انجام عملي و يابيان عقيده اي و يا حضور در جمع و جماعتي، خودداري مي كند. در چنين وضعي فرد مضطرب است و بر رفتارخود تسلط اندكي دارد. ضربان قلب او افزايش مي يابد و حرارت بدن، تعريق و ريتم تنفسي وي دچار نوسان مي شود. بنابراين در روابط دو جنس با يكديگر شرم وخجالت كه يك نوع ناتواني در ابراز وجود است مي تواند مضر باشد.
3 – برخورد دستپاچه و هيجان زده:
عدم شناخت ما از ديگران، به خصوص عدم شناخت در مورد اينكه ديگران چگونه درباره ي ما قضاوت مي كنند ، يا اين كه نمي دانيم عكس العمل آنان در مقابل ما چگونه خواهد بود، باعث برخورد هيجان زده و دستپاچه با ايشان مي شود .
در چنين وضعي رفتار ما از حالت عادي خارج مي شود و خود را بي كفايت مي يابيم ، از انجام دادن كارهاي عادي همچون راه رفتن، سخن گفتن و… به خوبي بر نمي آييم. مهم تراين كه ارزيابي و قضاوت ما نسبت به ديگران و محيط، دگرگون مي شود . احساس مي كنيم ديگران بيش از حد به ما توجه مي كنند. پسري كه از نگاه يك دختر هيجان زده مي شود، ممكن است احساس كند كه آن دختر عاشق او شده و يا اين كه او را به شدت تحسين مي كند. در نتيجه اين برخورد هيجان زده باعث شناخت نادرست ما از ديگران مي شود. فردي در مقابل يك نگاه يا كلمه ي محبت آميز هيجان زده مي شود كه شناخت درستي از جنس مخالف ندارد و رفتار درست در برابر آنها را تمرين نكرده است يا ممكن است خود را به نوعي تشنه ي محبت مي داند، احساس مي كند كه محبت هم نسبت به او دریغ شده است . در حالی که اگر جوانی از لحاظ شخصیتی در خانواده و جامعه مورد احترام و تکریم قرار گیرد در برخورد با جنس مخالف دچار چنین قضاوت هایی نخواهد شد .
3 – برخورد خشك و محدود:
برخي از دختران و پسران در برخورد با افرادي از جنس مخالف به نحو خشك و محدود رفتار مي كنند. اينان از انجام دادن آداب معمول در برخورد اجتماعي، سر باز مي زنند و از سلام و احوالپرسي متداول در ميان خويشان و آشنايان و هم كلاسيها از افراد غيرهمجنس اجتناب مي كنند. اين گونه رفتارها هنگامي غيرعادي تلقي مي شود كه از حدود شرع و عرف فراتر رود و به خود شكل قهرآميز و خشن ببخشد. در ارتباطات چنين افرادي احساس مي شود كه كينه و خشونت سراسر وجود آنها را فرا گرفته است. بايد از خود بپرسيد آيا در ارتباط با جنس مخالف چنين رفتاري ضروري است؟ قطعا پاسخ منفي است زيرا اين افراد، علي رغم حسن نيت دروني شان ، توسط اطرافيان و به خصوص افراد ناآشنا افرادي خشن و بي احساس شناخته مي شوند. در نتيجه با عكس العمل هاي سرد و خشن از سوي سايرين مواجه مي شوند كه در نهايت باعث ايجاد احساس ناخوشايندي از جامعه و افراد بشر در فرد مي شود. همچنين جواني كه آموخته با سايرين با سردي و خشكي رفتار كند اگر نتواند اين رفتار را بعد از ازدواج در مقابل همسرش از بين ببرد به احتمال زياد عكس العمل هاي طبيعي همسرش در مقابل رفتار خود را، عمل همسر تلقي مي كند و مي پندارد كه اين همسر اوست كه بداخلاق است و همين سر منشا ناسازگاري در خانواده خواهد بود .
5 – روابط پنهاني:
آنچه دختران و پسران را به برقراري روابط پنهاني همچون ملاقات هاي مخفيانه، تماس تلفني، چت و ارسال پيام كوتاه سوق مي دهد، صرفا تمايل غريزي آنان به طرف يكديگر نيست، بلكه وجود افكار و باورهايي است كه معمولا به شكل غيررسمي و گاه پنهاني در ميان آنان جريان دارد. وجود اين فكر كه داشتن دوست پسر و دوست دختر، نشانه ي قدرت و جاذبه اجتماعي يك دختر يا يك پسر است با اين انديشه كه داشتن چنين روابطي، نشانه بزرگ شدن و بزرگ بودن آنان است، از جمله عوامل مهم زمينه ساز در برقراري روابط پنهاني است.
6 – برخوردهاي غيرعادي و ناپخته:
برخي از برخوردهاي دختران و پسران ناشي از ناپختگي شخصيت آنان است. رفتارهايي چون متلك گويي، مزاحمت هاي تلفني، خبرچيني، تهمت زدن و غيبت كردن به ويژه در محيط هاي خوابگاهي كه وسيله اي براي تفريح كردن شده است، يا بعضي از دختران و پسران در خيابانها، پاركها و سينماها به منظور جلب توجه افرادي از جنس مخالف و با هدف دوست يابي، ساعتهاي زيادي از روز را تلف مي كنند بدون اين كه به روشني بدانند به دنبال چه چيزي هستند . برخوردهاي غيرعادي و ناپخته معمولا از جواناني سر مي زند كه نه معناي روشني از زندگي دارند و نه برنامه مشخصي براي ادامه ي زندگي خود. خودآگاهي اين افراد نسبت به خود و انگيزه هاي خود كم است.
-7 افراط در معاشرت :
این گونه معاشرتها ناشی از بینش خاصی است که در خانواده مبنی بر (( اجتماعی بودن و معاشرتی بودن )) و در حقیقت باانگیزه (( مترقی بودن )) وجود دارد . داشتن میهمانی های مختلط ، پوشش نامناسب ، تماس بدنی مانند دست یکدیگر را گرفتن از جمله مشخصه های معاشرت افراطی است . بينش حاكم بر اين گونه معاشرت ها و مشخص نكردن حدود روشن در روابط دختر و پسر زمينه را براي انجام اعمالي كه ازمعيارها و هنجارهاي جامعه به شدت فاصله مي گيرد و سبب انحطاط اخلاقي مي شود، فراهم مي آورد.
تهیه کننده : مژده پورحسین
منبع : تحلیل تربیتی بر روابط دختر و پسر در ایران ، علی اصغر احمدی