باربيتوراتها
باربيتوراتها و تركيبات مشابه نظير مپروبامات (Miltown) عملا جاي خود را به بنزوديازپينها، ساير داروهاي ضداظطراب نظير بوسپيرون، و داروهاي خوابآور نظير زولپيدم و زالپلون دادهاند. داروهاي جديدتر كمتر مورد سوء مصرف واقع ميشوند و شاخص درماني آنها بالاتر از باربيتوراتهاست. با اين همه باربيتوراتها و داروهاي مشابه اثر هنوز در درمان برخي اختلالات رواني نقش دارند. اين داروها در CNS موجب مهار دستگاه فعالسازي مشبك و در نتيجه ضعف تنفسي ميشوند. از متوهگزيتال به عنوان داروي كمك بيهوشي در ECT استفاده ميشود. همچنين فنوباربيتال بيش از ساير باربيتوراتها در درمان حملات تشنجي به كار ميرود.
مصرف بیش از حد باربيتوراتها ميتواند به راحتي منجر به مرگ بشود. باربيتوراتها علاوه بر پايين بودن شاخص درماني خطر چشمگيري نيز به خاطر احتمال تحمل و وابستگي دارند(کلتنر و فولکس، 2005؛ استین، لرر و استال، 2005؛ جانیکاک و همکاران، 2001 ، سادوک و سادوک و رویز، 2009، آلبر، هان و ریست، 2005).
بوسپيرون (Buspar)
اين دارو در درمان اختلالات اضطرابي به كار ميرود. اين دارو بر خلاف بنزوديازپينها و باربيتوراتها اثرات رخوتزايي، خوابآوري، شل كنندگي عضلات يا اثرات ضدتشنج ندارد. احتمال سوء مصرف اين دارو پايين است و با پديدههاي ترك يا تخريب شناختي همراه نيست. اثرات اين دارو بر اعضاي غير از مغز، ناچيز است.
اين دارو در درمان اختلال اضطراب فراگير موثر است و در مقايسه با بنزوديازپينها، اثرات بوسپيرون با تاخير بيشتر (2 تا 4 هفته بعد از شروع درمان) ظاهر شده و ايجاد شنگولي و سرخوشي نميكند. اين دارو در درمان پانيك و فوبي اجتماعي موثر نيست، اما ممكن است برانگيختگي افزايش يافته و فلش بكهاي ناشي از اختلال استرس پس از سانحه را كم كند. شايعترين عوارض بوسپيرون سردرد، سرگيجه، تهوع و ندرتا بيخوابي است. اين دارو هيچگونه رخوتي به بار نميآورد(کلتنر و فولکس، 2005؛ استین، لرر و استال، 2005؛ جانیکاک و همکاران، 2001 ، سادوک و سادوک و رویز، 2009، آلبر، هان و ریست، 2005).