تاريخچه خانواده درماني:

خلاصه‌اي از تاريخچه خانواده‌درماني و شكل‌گيري رويكردهاي مختلف خانواده‌درماني در اين جا ذكر مي‌گردد:
سال‌هاي قبل از دهه 1940
• تاكيد بر فرد، منابع اجتماعات و روان تحليل‌گري بود.
• مهارت‌هاي تربيت فرزند/ زندگي خانوادگي را گروفس، آدلر و موسسات همتراز خانه آموزش مي‌دادند. مشاوره ازدواج توسط استون، مود و پوپنو آغاز شد.
• شوراي ملي روابط خانوادگي در سال 1938 شروع به كار كرد.

1940- 1949

• انجمن مشاوران ازدواج آمريكا در سال 1942 تاسيس شد.
• ميلتون اريكسون روش‌هاي درماني را رواج داد كه بعد از سوي خانواده درماني پذيرفته مي‌شود.
• اولين اثر درباره زناشويي درماني همزمان توسط ميتل من در 1948 منتشر شد.
• مطالعه خانواده‌هاي اسكيزوفرنيك توسط ليدز، لايمن و اين صورت گرفت.
• جنگ جهاني دوم، براي خانواده‌ها استرس فراواني به وجود آورد.

1950- 1959

• آكرمن رويكرد روان تحليلي را براي كار كردن با خانواده‌ها مطرح كرد:
• گروه بيتسون مطالعه الگوهاي ارتباط را در خانواده آغاز كردند.
• موسسه تحقيقات رواني توسط جكسون در سال 1959 شروع به كار كرد.
• ويته‌كر اولين كنفرانس را درباره خانواده درماني در ايسلند در سال 1955 برگزار كرد.
• بوون پروژه NIMH را درباره مطالعه خانواده‌هاي داراي اعضاي اسكيزوفرنيك آغاز كرد.
• بوزومني- نگي كار بر روي درمان در بافت را شروع كرد.

1960- 1979

• هيلي رويكرد‌هاي درماني اريكسون را پالايش و معرفي كرد. و به كلينيك‌ راهنمايي كودك نقل مكان كرد.
• اولين نشريه در خانواده درماني به نام فرايند خانواده منتشر كرد.
• شبكه ساز خانواده درماني شروع به كار كرد.
• انجمن طرفدار درمانگران ازدواج و خانواده در اين سال‌ها كار مي‌كرد.
• انجمن خانواده درماني شروع به كار كرد.
• كتاب اضداد و اضداد متقابل توسط گروه ميلان منتشر شد. نفوذ خانواده درمانگران خارجي در آمريكا آغاز شد.
• هيلي كتاب درمان نامتعارف و روان‌ درماني خانواده را منتشر كرد.

1980- 1989

• اعضاي انجمن طرفدار درمانگران ازدواج و خانواده به 14000 عضو رسيد.
• نظريه پردازان فمينيست، به رهبري هار- موستين مفروضه‌هاي خانواده درماني را به تدريج زير سوال برد.
• بخش روانشناسي خانواده در انجمن روانشناسي آمريكا تاسيس شد.
• انجمن بين‌المللي مشاوران ازدواج و خانواده در انجمن مشاوره آمريكا تاسيس شد.
• رهبران جديدي در خانواده درماني ظهور كردند كه بسياري از آنها زن بودند.
• شيوه‌هاي تحقيق در خانواده درماني متداول شد و مورد بازبيني قرار گرفت.
• حجم انتشارات در خانواده درماني چند برابر شد و نشريات ادواري شبكه‌رساني خانواده درماني به 50000 رسيد.

1990

• خانواده درماني‌هاي متمركز بر راه‌حل فراگير شدند. رويكرد حكايتي وايت واپستين معرفي شدند.
• رشد عضويت متخصصان انجمن‌هاي خانواده درماني روزافزون بود.
• اعتباربخشي به برنامه‌ها و تلاش براي صدور پروانه در سطح استاني افزايش يافت.
• مراقبت بهداشتي اصلاح شد و جايگاه فراهم كننده اصلي بهداشت رواني به طرز فزاينده‌اي اهميت پيدا كرد.
• تنش بين انجمن‌هاي تخصصي در خانواده درماني بيشتر شد.
• روند كار در اين دهه عبارت بود از عدم سرسپردگي به مكاتب خانواده درماني و حركت به سوي يكپارچگي و وحدت. علاقه مجددي به نظريه سيستم‌ها به وجود آمد. در كار با خانواده به كار كردن زبان و معاني زبان توجه شد(بارکر، ترجمه زهره و محسن دهقان، 1375، گلدنبرگ و گلنبرگ، ترجمه براواتی و همکاران، 1388، گلادینگ، ترجمه بهرامی و همکاران، 1386، مینوچین و فیشمن، ترجمه بهاری و سیا، 1384) .