روان‌درماني كوتاه‌مدت اضطراب‌انگيز

سيفنوس روان‌درماني كوتاه مدت اضطراب‌انگيز را در دهه 1950 در بوستون طراحي كرد. او براي انتخاب مراجعينش شرايط زير را به كار مي‌برد: وجود يك شكايت اصلي كه نشان دهد مراجع مي‌تواند به انتخاب بپردازد و مهم‌ترين مشكل را از بين مشكلاتي كه دارد، انتخاب كند، توانايي برقرار كردن ارتباط را داشته و به شكل مناسب به ابراز احساسات بپردازد. داشتن هوش نسبتا بالا و توانايي تفسير واكنش‌ها،‌مقاومت‌ها و انتقال‌ها، وجود قراردادي ميان درمانگر و مراجع براي كار در مورد يك مساله معين و جمع‌بندي حداقل نتايجي كه انتظار مي‌رود، و انگيزه‌اي خوب تا عالي براي تغيير و نه فقط براي رفع علائم.
فرآيند درمان در روان‌درماني كوتاه مدت اضطراب‌انگيز شامل چهار مرحله اصلي است:

1-آشنايي مراجع با درمانگر:

درمانگر در اين مرحله به ايجاد رابطه حسنه با مراجع پرداخته و سعي در ايجاد احساس آرامش و امنيت در مراجع مي‌كند درمانگر مي‌تواند با استفاده معقول از سوال‌هاي باز و چندگزينه‌اي، كانون توجه درمان را مشخص مي‌كند و بر آن متمركز شود. درمانگر حداقل انتظاراتي را كه بايد از درمان داشت، به مراجع تذكر مي‌دهد.

2-اوايل درمان:

در اين مرحله بايد به مراجع آموزش داد كه فرآيند انتقال را به درستي درك كرده و تفسير كند تا به تحكيم اتحاد درماني واقعي منجر مي‌شود.

3-اوج درمان:

در اين مرحله بر مسائل زير به طور فعال تمركز مي‌شود: تعارض‌هاي اديپي‌اي كه به عنوان مركز توجه درماني انتخاب شده‌اند؛ استفاده مكرر از سوال‌ها و مواجه‌هاي اضطراب‌انگيز؛ نشان دادن مكرر روش‌هاي نوروتيك مراجع يا الگوهاي غيرانطباقي رفتار او؛ تمركز بر موضوع اضطراب‌آور؛ سعي در ايجاد ارتباط بين انتقال‌ها و ارتباطات اوليه با والدين؛ ايجاد تجربه‌ هيجاني اصلاحگر؛ تشويق و حمايت مراجع؛ ارائه الگوهاي جديد يادگيري و حل مساله و آموزش استفاده از مكانيسم‌هاي دفاعي براي مقابله با تعارضات.

4-پيدايش شواهدي دال بر اصلاح و ختم درمان:

در اين مرحله، تمامي تلاش‌ها بر اين مساله معطوف شده‌است كه تغيير رفتار در مراجع خارج از درمان ديده‌شود و الگوهاي انطباقي رفتاري آرام آرام خود را نشان دهند. بنابراين مي‌توان به خاتمه دادن به درمان انديشيد(باکلی، 2003، فورلانگ، 2005، جوانیدیس، 2006، مک ویلیامز، 2004، سمپل و همکاران، 2005، سادوک ، سادوک و رویز، 2009).