رواندرماني مهلتدار
جميز مان و همكارانش در دانشگاه بوستون اين رويكرد را طراحي و ارائه نمودند. مان معتقد بود كه كشف تعارض مراجع و بحرانهاي دوران بلوغ در افراد كمسن و سالي كه شكايت متعدد رواني و جسمي دارند، هدف اصلي درمان وي است. البته مان معتقد بود كه رويكرد او براي افراد مبتلا به اختلال افسردگي اساسي نيز ميتواند به شكل مناسب به كارگرفته شود.
رويكرد مان به اين شكل است كه درمان را به 12 جلسه محدودكرده و بيان مي دارد كه در ابتداي درمان بايد انتقال مثبت برجريان درمان حاكم باشد. در اين رويكرد موضوعي محوري تعيين شده و از همانندسازي مثبت استفاده ميشود. مقاومتهاي مراجع تفسير ميگردند،راجع به تحارب مراجع صحبت ميشود و زمان ختم درمان از قبل تعيين ميگردد. درمانگر در طول درمان فعال بوده و ضمن حمايت از مراجع،به وياموزشهاي لازم را نيز ارائه ميكند و بدين وسيله نقش مهمي در رفع تعارضات ايفا ميكند. درمانگر تلاش مناسبي در جهت ارتقاء عزتنفس مراجع انجام داده تا به حل تعارضات خود همت گمارد(باکلی، 2003، فورلانگ، 2005، جوانیدیس، 2006، مک ویلیامز، 2004، سمپل و همکاران، 2005، سادوک ، سادوک و رویز، 2009).