خانواده، یکی از نهادهای مهم اجتماعی و در واقع اولین واحد اجتماعی است که شکل گیری آن بر مبنای ازدواج صورت می گیرد. رشد، تحول، پیشرفت و توسعه جامعه، وابسته به شرایطی است که خانواده در آن شکل می گیرند، به دیگر سخن، خانواده نقش اساسی در تربیت نسل های مختلف که آینده هر جامعه را می سازند، خواهند داشت. با توجه به نقش مهمی که خانواده در شکل دهی و تکوین اجتماع دارد، اساس آن یعنی ازدواج باید بر مبنای صحیح صورت گیرد. در بسیاری موارد ازدواج های ناموفق و غیراصولی منجر به شکل گیری خانواده هایی می گردد که خود تبدیل به معضلات و آسیب های اجتماعی گشته و در عمل نقشی منفی در رشد و تعالی اجتماع خواهند داشت. ازدواج موفق و تشکیل خانواده ای سالم و پویا در گرو انتخاب صحیح و بررسی های مهم قبل از ازدواج می باشد. عوامل مهمی در شکل دادن به ازدواج موفق نقش دارند که قبل از ازدواج باید به دقت بررسی شده و زوجین آن ها را مورد توجه قرار دهند، بدین وسیله می توان ازدواجی سعادتمند و خانواده ای شکوفا تشکیل داد.
عواملِ مهمِ موثر بر ازدواج:

  • سن:

سن به عنوان نشانه و نمادی از ميزان رشد و بلوغ رواني و اجتماعي شناخته می شود و در عين حال مي تواند نمادي از تجربه زندگي، ميزان استقلال و ثبات نيز محسوب شود. توجه به این مساله و قرارگرفتن زوجین در دامنه سنی مناسب می تواند نقش مهمی در تعاملات و روابط بین فردی و عاطفی زوجین داشته باشد.

  • توانایی های عقلانی و هوشی:

توانایی های عقلانی و هوش، مجموعه ای توانایی های ذهنی هستند که نقش مهمی در اجرای موفقیت امیز امورمختلف زندگی در ابعاد تحصیلی، اجتماعی، شغلی، روابط بین فردی و … ایفا می کنند. قدرمسلم اینکه حداقلي از هوش براي تضمين موفقيت فرد در شناسائي حوزه هاي مختلف نياز خود و ديگري ضروريست. در عين حال تناسب سطح هوشي طرفين ازدواج نيز، نقش مهمي در توازن زناشوئي ايفا ميكند. تفاوت هاي فاحش هوشي يكي از منابع نارضايتي زناشوئي محسوب مي شود. در واقع اگر چه حداقلي از توانائي هاي هوشي و نبود اختلاف فاحش در سطح هوشي زوجين براي افزايش احتمال خشنودي زناشوئي بعدي ضروري است اما با هوش بودن و شباهت هوشي نيز به تنهائي نمي توانند پيش بيني كننده سازگاري و رضايتمندي زناشوئي باشند.

  • بلوغ :

بلوغ به معنای رشد و پختگی فردی در ابعاد مختلفی به شرح زیر می باشد:
بلوغ زيستي: تحقق ظرفيت توليد مثل و رسيدن به مراحل پاياني رشد اسكلتي و عضلاني

  • بلوغ اجتماعي: شكل گيري هويت اجتماعي و پذيرش نقش هاي مرتبط با آن و كفايت نسبي در ايفاي اين نقش ها
  • بلوغ هيجاني: قابليت فرد براي شناخت احساسات خود و ديگران و مديريت ابراز هيجانات
  • بلوغ شناختي: قابليت فرد براي تفكر تنزاعي، مديريت پردازش اطلاعات،و واقعيت سنجي

نقصان جدي در هر يك از حيطه هاي چهارگانه بلوغ به نارسائي جدي در قابليت هاي فرد براي برقراي تماس رواني با خود و ديگران منتهي مي شود.

  • ميزان تحصيلات:

سطح تحصیلات و تناسب آن در زوجین، یکی از مهمترین عوامل موثر بر شکل گیری ازدواج موفق است. تاثير تحصيلات بر روابط زناشوئي، تحت تاثير مولفه های واسطه اي نظیر فرهنگ، هوش، وضعيت اقتصادي و رشد يافتگي شخصيتي طرفين قرار دارد. ميزان تحصيلات يكي از شاخص هاي هوش و قابليت هاي شناختي محسوب مي شود.

  • سلامت روان:

سلامت رواني زوجين از جمله مهمترين عناصر موثر بر سازگاري زناشوئي و شکل گیری ازدواج موفق، محسوب مي شود. بهره مندی از سلامت روان، می تواند نقش مهمی در شادکامی و بهزیستی زوجین و زندگی مشترک آن ها داشته باشد، به گونه ای که بسیاری از کارکردهای مهم دیگر نظیر موفقیت های شغلی و اجتماعی را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. سلامت روان دارای ابعاد مختلف و پیچیده ای بوده و از جمله عواملی است که حتما باید قبل از ازدواج توسط متخصصین مورد ارزیابی قرار گیرد. شناخت ابعاد مختلف سلامت روان، فرایندی پیچیده و چند بعدی داشته و نقش مهمی در سازگاری های زناشویی در دوره های مختلف زندگی مشترک قبل از ازدواج، بعد از ازدواج، فرزند آوری و تربیت فرزند و … خواهد داشت.

  • سلامت جسمي و فیزیکی:

سلامت جسمانی به معنای بهره مندی از وضعیت فیزیکی سالم و بدون بیماری جسمانی در فرد می باشد. وجود هر گونه علامت از بیماری جسمانی و فقدان سلامت جسمانی و ظاهری می تواند تاثیری جدی بر روابط بین فردی زوجین داشته باشد. برخی از مشکلات و بیماری های جسمانی ممکن است به نسل بعدی نیز منتقل شوند، بنابراین این مساله از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. بيماري هاي واگيردار، بيماري هايي كه كاركرد طبيعي جنسي را مختل مي كنند و بيماري هائي كه به معلوليت هاي جدي و يا اختلالات مزمن و مختل كننده اندام هاي حسي يا حركتي منتهي مي شوند، مي توانند تهديد جدي برای روابط زناشوئي محسوب شوند.

  • طبقه اجتماعي-اقتصادي:

در مورد تاثير طبقه هاي اجتماعي بر سازگاري زناشوئي ديدگاه هاي گوناگوني وجود دارد. اگر چه با پيشرفت سطح پوشش آموزش هاي عمومي و حتي فراگير شدن تحصيلات دانشگاهي، امروزه افراد امكان خيلي زيادي براي تغيير جايگاه  اقتصادي و اجتماعي خود را در اختيار دارند، با اين وجود هنوز فاصله زياد بين سطح اقتصادي و به طبع آن جايگاه اجتماعي خانوادگي افراد مي تواند باعث تفاوت زياد در سلايق، انتظارات و خواسته ها و سبك روزمره زندگي شود. به نظر مي رسد افرادي كه از زمينه اي اقتصادي خيلي متفاوتي هستند با مشكلات خيلي زيادي براي غلبه بر تفاوت هاي  فرهنگي، ارزشي، سبك زندگي و انتظارات روبرو خواهند شد.

  • شرايط خانوادگي:

به تناسب سطوح مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی افراد، خانواده نقش مهمی در فرایند شکل گیری ازدواج موفق خواهد داشت. خانواده مبدا، محل رشد و پرورش و خاستگاه ويژگي هاي رفتاری، رواني و شخصيتي هر فرد محسوب مي شود. خانواده چه قبل و چه بعد از ازدواج، از جمله منابعِ مهمِ حمايتِ عاطفي و هويت اجتماعي افراد است. تفاوت فاحش در سطوح فرهنگی، ارزشی، اعتقادی/مذهبی، اقتصادي و جايگاه اجتماعی مي تواند منبع بسياري از ناسازگاري هاي زناشوئي بشود. با اين وجود، متغير هاي واسطه متعددي هستند كه مي توانند در نحوه تاثير متقابل شرايط خانوادگي هر يك از زوجین با سازگاري زناشوئي آنها مداخله كنند. باور هاي خاص زوجين، ظرفيت تحمل تفاوت ها، ميزان احترامي كه زوجين صرف نظر از اختلاف در زمينه هاي خانوادگي براي هم قائل هستند و سطح استقلال اقتصادي و رواني آنها از خانواد خود از جمله متغير هاي مداخله گر در رابطه خانواده هر يك از همسران با سازگاري زناشوئي آنها است.

  • شغل:

داشتن شغل در واقع به معنای توانایی اقتصادی برای مدیریت زندگی مشترک از جنبه مالی و تامین مایحتاج زندگی می باشد. شغل با ميزان استقلال فردي، كفايت هاي رواني اجتماعي و تجربه عمومي و خاص افراد رابطه دارد. براي يك ازدواج موفق شاغل بودن مرد ضروري و اشتغال زنان يك امتياز مثبت محسوب مي شود. نوع شغل نيز در بسياري از موارد، خيلي مهم و اساسي است. اگر يكي از طرفين در مورد نوع شغل فرد ديگر حساسيت خاصي داشته باشد، بايد به آن توجه كرد.

  • ویژگی های شخصيتی:

ویژگی های شخصیتی زوجین و تناسب این ویژگی های یکی از مهمترین عوامل در شکل دادن به روابط بین فردی، تعاملات عاطفی و زندگی زناشویی موفق می باشد. بهره مندی زوجین از ویژگی های شخصیتی مختلف به  خودی خود امری طبیعی است و قابل ارزشگذاری نمی باشد، با این حال در صورتیکه زوجین تناسب و تطبابق شخصیتی لازم را با یکدیگر نداشته باشند، توان زندگی مسالمت آمیز، پویا و شکوفا را با یکدیگر نیز نخواهند داشت. هرچند شناخت شخصیت امری پیچیده و زمانبر خواهد بود و گاها برخی ابعاد آن ممکن است هرگز آشکار نشود، با این حال آگاهی زوجین از ویژگی های شخصیتی یکدیگر و توان سازگاری با ان ها، از جمله مهمترین ابعاد زندگی زناشویی موفق خواهد بود.

  • ارزش هاي فردي:

داشتن اهداف سازگار با يكديگر و يا اهدافي كه مكمل يكديگر محسوب شوند و بدست آوردن درك متقابل از طرح آينده يكديگر، نقش اساسي و حياتي براي تامين يك زندگي زناشوئي شاد بازي مي كند. مهمتر از يكي بودن اهداف، مغاير نبودن آنهاست. ارزش ها، آندسته از باور هاي فرد است كه تعيين كننده خوب و بد امورند. صرف نظر از منشا ارزش هاي فردي، وجود هماهنگي بين ارزش هاي زوجين براي يك زندگي شاد ضروريست.

  • باور هاي مربوط به صميميت، ازدواج و روابط عاطفی-زناشوئي:

باور هاي مربوط به ازدواج و رابطه عاطفی/زناشوئي آن دسته از باور ها هستند كه مربوط به عقايد فرد در مورد ویژگی های ازدواج، روابط عاطفی، و روابط زناشوئي صحیح در زندگی مشترک می باشند. این باورها نقش انكار ناپذيري در تعبير و تفسير رويداد ها، انتخاب پاسخ و بروز رفتار دارند و موجب به شکل گیری انتظارات و خواسته های معقول یا نامعقول در زندگی مشترک می گردند، باور هاي غير واقع بينانه، واكنشي و يا ناسازگار با باور هاي طرف مقابل مي توانند بشدت سطح سازگاري و خشنودي زناشوئي را پايين آورند و منجر به شکل گیری تعارضات و آسیب های شدید در زندگی عاطفی و زناشویی گردند. باورها، خود را در ترجيح ها، انتخاب ها، خواسته ها و ناخواسته ها نشان مي دهند.
فرايند كمك به افراد براي اتخاذ تصميم درست در انتخاب همسر شامل كمك به آنها در درك بهتر مرحله اي از فرايند انتخاب همسر كه مشغول طي كردن آن هستند مي باشد. به اين ترتيب مي توان به آنها كمك كرد تا از انتخاب شتاب زده و يا قطع نا به هنگام رابطه اجتناب كنند. انتخاب همسر را مي توان به عنوان يك فرايند پيچيده شامل چهار مرحله اصلي دانست.

  • آغاز مراوده و ايجاد گرايش:

در اين مرحله افراد از بين تعامل هاي موجود خود با ديگران يكي را انتخاب مي كنند. اين انتخاب بر اساس ميزان شباهت هاي ادراك شده است. اصلي ترين حوزه هائي كه اين شباهت ها اهميت پيدا مي كنند عبارتند از:

  • ميزان شباهتي كه موضوع مورد توجه با معيارهاي فرد براي جذابيت جسمي دارد
  • ميزان شباهت ادراك شده در زمينه ارزش ها
  • ميزان شباهت ادراك شده در زمينه علائق
  • ميزان شباهت ادراك شده در زمينه هوشمندي
  • ميزان شباهت ادراك شده در زمينه شخصيت
  • ميزان شباهت ادراك شده در زمينه ساير ارزش هاي رفتاري
  • آشنا شدن بيشتر:

افراد، خود افشاءسازيِ شروع شده از مرحله قبل را، عمق مي دهند. اطلاعات بيشتري از جنبه هاي شخصيت طرف مقابل به دست مي آورند. ارزش ها و علائق يكديگر را به منظور كشف شباهت هامقايسه مي كنند. اگر شباهت هاي بيشتري بين خود پيدا كنند رابطه پيشرفت مي كند و در غير اينصورت قطع مي گردد. در صورت ادامه رابطه، آنها وارد نوعي رابطه ايده آل پردازي ذهني مي شوند (برون فكني دو طرفه) كه مي تواند از واقعيت فاصله زياد داشته باشد. شيفتگي محصول چنين ايده آل گرائي ذهني است كه از مشخصه هاي اين دوره است.

  • ايجاد علاقه:

مشخصه اين مرحله در ابتدا شيفتگي احساسي است كه بتدريج بايد بتواند جاي خود را به همدلي دوطرفه و احساس همسازي نقش ها بدهد. پديده خاص اين دوره پيدا شدن ميل به حفظ استقلال فردي در واكنش به ميل روزافزون به با هم بودن و سهيم كردن يكديگر در جنبه هاي مختلف افكار و احساسات است. اين پديده مي تواند باعث بروز تنش هائي در رابطه متقابل شود. اگر جذابيت رابطه به اندازه اي باشد كه بر ميل به استقلال جوئي غلبه كند رابطه دوام پيدا كرده و پيشرفت مي كند. در اين صورت افراد شروع به تبادل اطلاعات در مورد سنت هاي خاص خانوادگي و گرايش هاي جزئي تر شخصي ميكنند.

  • ازدواج

در اين مرحله افراد با يكپارچه سازي سنتهاي خانوادگيِ طرفين از طريق ادغام هنجار ها، قوانين، نقش ها و عادات روزمره در قالب سنت هاي جديد و مشترك به طرف تصميم ازدواج پيش مي روند.
توجه به آنچه گذشت لزوم مشاوره و ارزیابی قبل از ازدواج را برای داشتن رابطه ای موفقیت آمیز و زندگی زناشویی موفق بیشتر نشان میدهد.
مشاوره ازدواج به مراجعین کمک می کند تا بتوانند متوجه شوند که:

  • ازدواج چه هست و چه نیست.
  • رضايتمندي از زناشوئي متاثر از چه متغير هائي است.
  • نقش باور هاي درست و غلط را در انتخاب همسر بفهمند.
  • خود خواهي شان برانگيخته شود تا بخاطر تامين منافع شخصي خود، فعالانه براي ارزيابي عيني موقعيت تلاش كنند.

مراحل مشاوره و ارزیابی های قبل از ازدواج:

  • مصاحبه اولیه: در این مرحله اطلاعات اولیه در مورد تاریخچه روابط دونفر، تعاملات بین فردی و عاطفی و مسائل فرهنگی، اجتماعی، ارزشی، که بتواند دیدگاهی کلی در مورد رابطه شکل گرفته در اختیار قرار دهد، گردآوری می شود.
  • انجام ارزیابی های تخصصی: توجه به عوامل موثر در ازدواج نشان میدهد، قبل از هرگونه تصمیم گیری در مورد شرایط زوجین، لازم است شناختی دقیق از ویژگی های شخصیتی، هوش هیجانی، توانایی های ذهنی، شیوه تعاملات عاطفی و بین فردی، سلامت روان و… به دست آید. در این مرحله مصاحبه معاینه آزمون ها و ارزیابی های تخصصی برای کسب اطلاعات ذکر شده انجام می گردد.
  • تجزیه و تحلیل نتایج: نتایج به دست آمده از ارزیابی های تخصصی باید به شکل مناسب و در قالب الگوهای و مدل های رفتاری، عاطفی، شخصیتی و… تحلیل گردند تا چهارچوب های دقیقی در مورد تناسب و سازگاری زوجین به دست آید. بر مبنای تجزیه و تحلیل نتایج، و میزان تناسب و سازگاری زوجین در حیطه های مختلف ارزیابی شده، مراحل بعدی برنامه ریزی می گردند؛ به تناسب شرایط خدماتی نظیر آموزش مهارت های زندگی، مهارت های عاطفی و ارتباطی، مشاوره و روان درمانی انفرادی یا زوجی، و نظایر آن، پیشنهاد می گردد. بدیهی است که نتایج ارزیابی در مورد ادامه رابطه و شرایط آن، بسیار تاثیرگذار می باشد.
  • ارائه مداخلات و راهکارهای موردنیاز باتوجه به شرایط به دست آمده از تجزیه و تحلیل نتایج ارزیابی ها تخصصی: تعیین نوع مداخلات و راهکارها و مدت زمان و شیوه ارائه آن ها، به شدت به نتایج به دست آمده از ارزیابی های تخصصی وابسته است. برخی از این برنامه های آموزشی در راستای توسعه و تداوم رابطه بوده و برخی به صورت انفرادی و برای حل مشکلات احتمالی یکی از زوجین ارائه خواهند شد.
  • ارائه توصیه های نهایی به زوجین برای تصمیم گیری در مورد ازدواج: برمبنای يافته هاي بدست آمده از فرايند مصاحبه، انجام ارزیابی های تخصصی، برنامه های آموزشی و راهکارهای ارائه شده، به طرفین كمك شود به درک روشنی از وضعیتی که در ان قرار گرفته اند، ویژگی های منحصر به فرد خود و طرف مقابل و چشم اندازی نسبی از آینده پی ببرند، به آن ها کمک می شود مقاومت هاي احتمالي براي مواجه شدن با واقعيت عيني را شناسائي كنند، منابع مقاومت را در خود تشخيص دهند تا متوجه شوندكه فرصت ها و تهديد هاي احتمالي برای انتخاب پیش رو چيست. به مراجعين كمك می شود بفهمند كه آيا امكان تغيير تهديد ها با استفاده از فرصت ها وجود دارد؟ چگونه؟ تا چه حد؟ و تا چه اندازه ممکن است نتایج با ثبات باشند. این اطلاعات در نهایت منجر به اتخاذ تصمیمات مهم و جدی در طرفین برای تداوم یا قطع رابطه می گردد.

 
 

دیدگاهتان را بنویسید